بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه
یکی از مفاهیم عمیق و مشترک در ادیان بزرگ توحیدی(اسلام، مسیحیت و یهودیت)، نگرش به پدیدههای طبیعی نه به عنوان رویدادهای صرفاً مادی، بلکه به عنوان نشانههایی (آیات) از خداوند است که با زندگی معنوی بندگان در ارتباطی تنگاتنگ قرار دارد. در این میان، «باران» به عنوان نماد بارز رحمت، روزی و حیات بخشی الهی، جایگاه ویژهای دارد. این نوشتار به بررسی این پرسش میپردازد که آیا طبق متون مقدس این ادیان، رفتارها و گناهان انسان میتواند عاملی برای قطع این ریسمان رحمت باشد؟
پاسخ به این سؤال را مرور می کنیم:
۱. نگاه قرآن کریم: باران، پیامد اخلاق و ایمان
در جهانبینی قرآنی، نظام آفرینش، نظامی مبتنی بر اسباب و مسببات مادی و معنوی است. قرآن کریم به صراحت، نزول برکات آسمانی را مشروط به ایمان و تقوای جمعی میداند:
«وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰكِن كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ» (سوره اعراف، آیه ۹۶).
«و اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، یقیناً برکات آسمان و زمین را بر آنان میگشودیم؛ ولی [آنان حق را] تکذیب کردند؛ پس به [کیفر] آنچه انجام میدادند، آنان را فراگرفتیم.»
همچنین در سوره نوح، «استغفار» (طلب آمرزش از گناه) به عنوان کلید گشایش درهای رحمت معرفی شده است:
«فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا ﴿١٠﴾ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا» (سوره نوح، آیات ۱۰-۱۱).
«پس گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره آمرزنده است، تا [او] بارانِ آسمان را پی در پی بر شما بفرستد.»
از منظر روایی نیز امام صادق (ع) میفرمایند: «هنگامی که بندگان گناه کنند، خداوند آنچه را که برایشان مقدّر کرده بود تغییر میدهد» (بحارالأنوار، ج ۹۳، ص ۲۹۱). این تغییر میتواند به شکل قطع باران یا بیبرکت شدن آن ظاهر شود.
۲. نگاه عهد عتیق (تورات): خشکسالی، پیامد نقض پیمان
در الهیات عهد عتیق، رابطه خدا با قوم بنیاسرائیل در قالب یک «پیمان» تعریف شده است. وفاداری به این پیمان، باعث برکت، و نقض آن به دلیل گناه و بتپرستی، موجب لعنت و بلایای طبیعی مانند خشکسالی میشود. کتاب تثنیه این رابطه را به وضوح بیان میکند:
«اگر شما … او [خدا] را بپرستید و به او مخلص باشید … آنگاه او باران فصل خود را در پاییز و بهار خواهد فرستاد … اما مبادا دل شما فریفته شود و شما منحرف گردیده، خدایان دیگر را بپرستید… در نتیجه خشم خداوند بر شما افروخته گردد و او آسمان را ببندد تا باران نباشد و زمین حاصل خود را ندهد، و شما به سرعت از زمین خوبی که خداوند به شما میدهد، هلاک شوید» (تثنیه ۱۱: ۱۳-۱۷، ترجمه قدیم).
این الگو در سراسر تاریخ پیامبران بنیاسرائیل تکرار شده است. برای نمونه، خشکسالی سهمگین در دوران پادشاهی اخاب (آخاب)، مستقیماً به بتپرستی و گناهان او و جامعه نسبت داده شده است (اول پادشاهان، فصل ۱۷). پیامبرانی مانند ارمیا و عاموس نیز مردم را به دلیل گناهانشان، شایسته قحطی و خشکسالی معرفی میکنند (ارمیا ۱۴: ۱-۱۰؛ عاموس ۴: ۷).
۳. نگاه عهد جدید (اناجیل): هشداری برای توبه همگانی
در عهد جدید، اگرچه تمرکز بر رستگاری فردی و فیض مسیح است، اما اصل رابطه بین گناه و بلایای طبیعی تکذیب نمیشود، بلکه به عنوان هشداری برای همگان به کار میرود. هنگامی که از حضرت عیسی (ع) در مورد رابطه گناه و بلایا پرسیدند، ایشان پاسخ دادند:
«آیا گمان میبرید آن جلیلیان که پیلاتس خون ایشان را با قربانیهایشان درآمیخت، از همه جلیلیان گناهکارتر بودند؟ … نه، به شما میگویم؛ بلکه اگر همگی توبه نکنید، همانگونه هلاک خواهید شد» (انجیل لوقا ۱۳: ۲-۵).
این پاسخ، نگاهی عمیقتر ارائه میدهد: بلایا لزوماً نشانه گناهکاری خاص قربانیان نیست، بلکه نمایشی از آسیبپذیری جهانی بشر در برابر پیامدهای گناه است و همگان را به بازنگری در رفتار و توبه فرا میخواند.
جمعبندی و تحلیل نهایی
بررسی متون مقدس سه دین توحیدی نشان میدهد که آنان در یک اصل کلان مشترکاند:
طبیعت، آیینهای از اراده اخلاقی خداوند است.گناهان انسان، به ویژه گناهان ساختاریافته و جمعی، میتواند نظم طبیعی را که در خدمت خیر و برکت انسان است، برهم زند و به جای رحمت، نقمت را به همراه آورد.
این نگاه، چند پیامد مهم دارد:
۱.مسئولیتپذیری اخلاقی: انسان در قبال محیط زیست و نعمتهای طبیعی خود مسئول است و این مسئولیت، بعدی معنوی و دینی دارد.
۲.کارکرد تربیتی بلایا: پدیدههایی مانند خشکسالی، تنها یک مشکل فنی نیستند، بلکه «زنگ خطری» برای بازگشت به فطرت و اخلاق هستند.
۳.راه حل دووجهی: رویکرد دینی به ما میآموزد که مواجهه با چنین پدیدههایی باید دووجهی باشد: از یک سو، توبه، استغفار و اصلاح رفتارهای فردی و اجتماعی، و از سوی دیگر، به کارگیری تمامی ابزارهای عقلانی و علمی برای مدیریت بحران.
این آموزه مشترک، پلی برای درک متقابل پیروان ادیان و همکاری آنان برای ساختن جامعهای مبتنی بر اخلاق و مسئولیتپذیری در قبال نعمتهای الهی است.
—
منابع برای مطالعه بیشتر:
۱. قرآن کریم: سورههای اعراف (۹۶)، نوح (۱۰-۱۲)، اسراء (۵۹).
۲. عهد عتیق: کتاب تثنیه (۱۱: ۱۳-۱۷)، اول پادشاهان (فصل ۱۷)، عاموس (۴: ۷).
۳. عهد جدید: انجیل لوقا (۱۳: ۱-۵).
۴. المجلسی، محمدباقر. بحارالأنوار.
✍ حاج فتحی



